مریم اکبرپور/ سادهزیستی و وطندوستی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، تا آنجا عمیق و حقیقی بود که پس از نایل شدن به مقام شهادت نیز، نمود پیدا کرد و به سفارش وی، به نوشتن "سرباز ولایت" بر سنگ مزارش بسنده کردند. اما این ترکیب دو کلمهای، دنیایی حرف و توصیه دارد که شاید در یک نقل دخترش زینب نیز بگنجد که گفت: "سرباز مردم و رهبری میدانست."
«ولایت فقیه» برجستهترین فراز وصیتنامهی مبسوط سردار شهید سلیمانی است. این مهم از سطور آغازین وصیتنامه شروع شده و تا خطوط نهایی آن استمرار پیدا کرده است و این بیانگر عظمت ولایت فقیه در فکر او و سلوک او به حساب میآید. درواقع با نگاه به بیش از 43 سال زندگی سیاسی سردار سلیمانی میتوان گفت او با این رمز و در این چارچوب به این توفیقاتی که او را از بسیاری برجستگان سیاسی متمایز کرده، دست یافته است. در این خصوص گفتنیهای زیادی وجود دارد.
در نگاه سردار سلیمانی، دکترین «ولایت فقیه» و «ولی فقیه زمان» آنطور که «حق» آن است درک و به آن «آنطور که حق آن است»، عمل نمیشود. از منظر او ولایت فقیه محور اسلام، تشیع، ایران و جهان است و همه خیرها وابسته به توجه و عمل به آن است. او در تجربه علمی و عملی خود دیده است که ولایت فقیه و امام خمینی«ره» و امام خامنهای«مدظلهالعالی» کلید گشایش همه مشکلات و مرهم همه آلام است و در عین حال میبیند که در بخشهای مهمی از جامعه و جهان اسلام از علما گرفته تا مسئولین کشور و تا نخبگان ایران و نخبگان جهان اسلام، مورد غفلت قرار میگیرد.
تعابیر سردار سلیمانی در این وصیتنامه پرنکته، درباره ولایت فقیه و ولیامر خیلی جالب و درسآموز است؛ وی از تعابیر «حکیم»، «مظلوم»، «خامنهای عزیز که جانم فدای او باد»، «تنها نسخه نجاتبخش امت»، «خیمه رسولالله»، «والله والله والله اگر این خیمه آسیب ببیند، بیتاللهالحرام آسیب میبیند»، «از اصول مراقبت کنید، اصول یعنی ولیفقیه خصوصا این حکیم، مظلوم، وارسته در دین، فقه، عرفان، معرفت»، «خامنهای عزیز را جان خود بدانید»، «مقدس»، «این ولایت، ولایت علیابنابیطالب است»، «خیمه ولایت، خیمه حسین فاطمه است»، «دور آن بگردید، با همه شما هستم»، «ولایت فقیه رنگ خداست.." به کرات استفاده کرده است.
شهید در مقدمه وصیتنامه خود مینویسد: «خداوندا تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز، مرا در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیع و ایران و جهان سیاسی اسلام است، خامنهای عزیز- که جانم فدای او باد- قرار دادهای»
سردار سلیمانی در بخش پایانی وصیتنامه خطاب به علما و مراجع معظم تقلید ضمن تکریم بسیار آنان، از موضع «سربازی از برج دیدهبانی» مینویسد: «من میدیدم که برخی خناسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علمای موثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق به جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند - در حالی که حق واضح است، جمهوری اسلامی و ارزشها و ولایت فقیه، میراث امام خمینی هستند و میبایست مورد حمایت جدی قرار بگیرند.
وی در جایی دیگر گفته است: من حضرت آیتالله العظمی خامنهای را خیلی مظلوم و تنها میبینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات با بیانتان و دیدارهایتان و حمایتهایتان با ایشان میبایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی - بازگشت به - زمان شاه ملعون هم نخواهد بود بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیرقابل بازگشت خواهد بود» فراز نخست که به آن اشاره شد استمرار ولایت فقیه در مبارزات ممتد سردار سلیمانی را بیان میکند و فراز پایانی «دغدغه محوری» شهید تا واپسین روزهای او را بیان میکند.
از نظر سردار سلیمانی، نه فقط آینده تشیع بلکه آینده اسلام و مواریث اسلامی در گرو بقاء و محوریت ولایت فقیه است از این رو او معتقد است و در این وصیتنامه به آن تصریح کرده است که اگر نظام مبتنی بر ولایت فقیه آسیب ببیند حرمین در مکه و مدینه و حرمین در قدس و الخلیل از بین میروند. بر این اساس میتوان گفت هیچچیز در اندیشه و سیره سردار شهید سلیمانی عزیز به اهمیت و برجستگی ولایت فقیه و تبعیت مسلمانان از ولیفقیه نبوده است.
نگاه فراجناحی سردار سلیمانی و نگاه وی به جامعه بسان اعضای خانواده با سلایق متفاوت نیز، از دیگر نکات برجسته و قابل استناد این شهید بزرگوار میباشد که در مطالب بعدی، به آن خواهیم پرداخت.