یادداشت سردبیر 

دیکتاتورهای به‌قدرت‌نرسیده ثابت کردند برای رسیدن به هدف خود (از بین بردن) از هیچ وسیله‌ای از جمله جنگ، حمله‌ی نظامی، ترور، شکنجه و حتی متهم و محکوم کردن عقاید مخالف بری نیستند.
نگاهی دقیق به محتوا و بطن تجمعات اعتراضی این روزها در گوشه‌گوشه‌ی جهان با رهبری حامد اسماعیلیون، نشان داد مانیفست‌ سیاسی این نمایش قدرت، چندان نمایی از ایران ندارد.
غم ندیدن چشم‌های زیبای ری‌را ها بسیار عمیق‌تر از آن است که چنان رنجی را بتوان تصور کرد، لیکن قطعا هدف معترضین تنها دادخواهی این مطلب که غایت آرمان اسماعیلیون است نمی‌باشد.
اسماعیلیون بسیار کیز و سیاس است و انگیزه و کینه‌ی بسیاری علیه نظام جمهوری اسلامی دارد و همین‌ها به تنهایی برای مبارزه کافی می‌نماید؛ چنین آدم باهوشی که حتی محل تظاهرات را هم شبیه پرواز قاتل خانواده‌اش انتخاب می‌کند نمی‌تواند اتفاقی و بدون‌فکر چندین تریبون نزد تجزیه‌طلبان بگذارد و مثلا به مشروطه‌خواهان هیچ فرصتی ندهد.
البته که خود او، هدفش را کاملا مشخص عنوان کرده و بی هیچ انکاری صرفا به دنبال انتقام و دادخواهی است. حال این‌که وی و ارتباط‌ها و تلاش‌های دو سال اخیرش باید وسیله‌ای بشود برای اعتراض‌های برحق، و یا اعتراض‌ها و اغتشاشات ابزار وی برای هدف شخصی‌اش، مسئله‌ای است که در عین روشن بودن بسیار مغفول مانده است.
بی هیچ قصد برچسب زدن به وی، مواردی همچون پخش پیام بهروز بوچانی‌، حضور پررنگ گروه کلکتیو زنان در آلمان که در زبان‌های فعالیت‌شان (انگلیسی، آلمانی، کردی) جای زبان فارسی خالی‌است، تهیه‌ی پتیشن با کاوه شهروز رادیکال‌ترین ایران‌ستیز و شاگرد و مرید اروین‌کاتلر(یکی از قدرتمندترین افراد لابی اسرائیل در جهان) و آغازکننده‌ی کمپین خروج منافقین از لیست تروریستی آمریکا! و لابی با خود اروین‌کتلر، حضور فعال رئیس زن‌ستیز و نژادپرست حزب محافظه‌کاران کانادا در تجمعات و مانند آن جنبش‌های پروگرسیو‌ و پیشرو‌ و اهداف مشخص‌شان را به رخ کشید.
اسماعیلیون بر خلاف ادعا و شعارها و دلایل اعتراضات، هیچ ارزشی برای افکار و گروه‌های مختلف قائل نبود و ردیف اول روبه‌روی جایگاه سخنرانی‌اش در حالی مملو ۱از پرچم‌های تجزیه‌طلبان بود که پیش‌تر با اعلام رسمی رغبتی به پرچم ایران نشان نداده بود.
مطالعه‌ی "گاماسیاب‌ ماهی ندارد" نیز مشی و عقیده‌ی وی را که ارزش و قدرت تفکری برای عامه‌ی مردم متصور نیست بیش از پیش نمایان می‌سازد.
فارغ از هر فعالیت و عقیده‌ای، حواس‌مان باشد برای چه کسانی کف می‌زنیم و پیش از هورا کشیدن‌های کورکورانه، فکر کنیم قهرمان‌نماهای کنونی با چه اهداف و چه پیشینه‌ای تریبون به دست گرفته‌اند.