یادداشت سردببر
آنچه از روزهای آخر تا شهریور تا امروز شاهدش هستیم طغیانی است که با هر سمت و سوی فکری و عقیدتی و بی هیچ انکاری، اعتراض جمعی کثیری را به رخ میکشد. از جمله اشتباهات پرتکرار این روزها، سعی در سرپوشاندن زخمهای بعضا عمیق موجود است، دردی که وجود دارد و آهی را که بلند است نمیتوان نادیده و ناشنیده گرفت و کتمان کرد. گله به ساختارهای موجود، ضعفهای مدیریتی، خلاءهای قانونی، تدابیر غیرمسئولانه، مسئولانی که گویی از سرزمینی دیگر هستند، قانون اساسی اصلاح و اجرا نشده، تضییع حقوق بانوان در خانواده و بسیاری موارد مشابه دیگر، زخمهای چرکین بسیار دردناکی هستند که گرچه غیرقابل انکارند اما درمانی هم برایشان پنداشته و نگاشته نشده است لذا این اتفاق که نامش اعتراض یا هرآنچه دیگر باشد، برای فروکش این آهها راه به جایی نخواهد برد.
مهسا امینی قطرهی آخری شد که لیوان لبریز از صبر مردم ستمدیده و خسته را سرریز کند و جنبشی را رقم بزند که حتی فعالین آن از چگونگی، ایدئولوژی، هدف یا نتیجهش بیخبر باشند که اساسا چنین مواردی اصلا وجود ندارند. گرچه انقلابهای مردمی و بدونرهبر قابلشمارشی در تاریخ برای مثال وجود دارند اما همان شورشها نیز دارای نظام و ایدهای واحد، ولو مستور و در نهان بودهاند اما در اتفاق اخیر، هنوز و همچنان ایدئولوژی واحدی وجود ندارد و صرفا فریاد مردمی را میشنویم که از خیلی دردها به ستوه آمدهاند و متاسفانه سوءاستفاده دشمنان داخلی و خارجی را نیز شاهد هستیم که همیشه و همهجا از چنین بسترهایی برای انعقاد نطفهی تفرقه، جنگ، تجزیه و مانند آن نهایت سوءاستفاده را میکنند و حرکت اعتراضی برخی محقین را نیز به بیراهه برده و بیانجام مینمایند.
غیرقابل انکارترین واقعیت موجود در شرایط کنونی، یکی بودن دو طرف این اتفاقات است، آنها که معترض هستند و همآنها که مقابله و سرکوب میکنند، همه از دل یک ملت و از خاک یک وطناند اما آنچه این دو را روبهروی هم قرار داده است عدم وجود هرگونه ظرفیت تعامل و ارادهی گفتوگو در سالهای گذشته میباشد که ظاهرا قصدی در تغییر آن نیز وجود ندارد گرچه اینبار فرصتی برای به کرسی نشاندن مطلق منویات و افکار حال حاضر وجود نخواهد داشت و اتفاق کنونی ولو به تغییری نیانجامد، قطعا و حتما ضعف شدید هر دو طرف ماجرا را باعث شده و خواهد شد؛ و با اندک جرقهی دیگری به آتشی _ شاید اینبار غیرقابل مهار _ تبدیل خواهد کرد.
لزوم تبیین که در دو سه سال اخیر، بسیار مطرح و حتی جهادی به آن نگاه شد، اکنون از اهمیت چشمگیری برخوردار بوده و اضطراری است؛ شکی نیست که اعتراض به ساختارها، از سمت هردو طرف ماجرا وجود دارد؛ و این نظام هرگز چارهای جز اندیشیدن برای رفع مفاسد و حل مشکلات مردم و تمرکز بر اصلاح و اجرای قانون ندارد.